دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
21 فروردين 1397 - 14:08
اصغر بختیاری در گفت‌وگو با آنا:

شهید آوینی معمار اصلی برنامه‌های روایت فتح است/ نگاه مکتبی آوینی در هنر

مستندساز بنیاد روایت فتح گفت: عنوان بنیاد روایت ماحصل نگاه شهید مرتضی آوینی است به طوریکه می توان وی را معمار اصلی برنامه‌های روایت فتح دانست.
کد خبر : 271925

اصغر بختیاری که از جمله مستندسازانی است که در کنار شهید مرتضی آوینی در گروه روایت فتح فعالیت کرده در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا گفت: آنچه که شهید آوینی را برجسته می‌کند اخلاص و ایمانی بود که او داشت. این ایمان پیش برنده و عامل حرکت شهید آوینی بود و در واقع نه تنها عامل حرکت که موجب شکل‌گیری اتفاقات بزرگی چون عنوان (روایت فتح) بود.


وی ادامه داد: شاید کسی باور نکند که با کمترین امکانات، تجهیزات و حتی برخی بی‌مهری‌ها کارش را شروع کرد و از همان آغاز سعی داشت تا آنچه که انقلاب به آن نیاز دارد را در اولویت کارها و فعالیت‌هایش قرار دهد.


بختیاری در بازگویی بخشی از فعالیت‌های شهید آوینی یادآور شد: او به عنوان یک فرد، در ایام جنگ بسیار موثر بود، به طوری که بیش از 70 قسمت برنامه روایت فتح با تفکر وی تولید شد. حتی او را می‌توان معمار اصلی برنامه‌های روایت فتح دانست. دل بزرگش باعث شد، با وجود همه محدودیت‌ها محور شود و با شکوه دیده شود.


وی ادامه داد: شهید آوینی در هنر، نگاه مکتبی داشت. ایمان و سلامت نفس شهید آوینی باعث شد آنچهکه در مکتب‌ امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی کسب کرد، تصرفی در دلش ایجاد کند که در بقیه افراد به وجود نیامد. او توانست در دل‌ها جای گیرد.


هنر از نگاه آوینی به مثابه اتفاق درونی بود که می‌توانست کشش بیرونی ایجاد کند

بختیاری گفت: هنر از نگاه آوینی به مثابه اتفاق درونی بود که می‌توانست کشش بیرونی ایجاد کند. نه اندیشه، نه نگاه به مستنداتش، نه سبک زندگی و نه دیگر وجه‌های زندگی‌اش در قاب تصویر نمی‌گنجد. شاید به اندازه همه عمر دنیایی‌اش قاب و فریم لازم باشد تا درک درستی از او را بتوان ارائه کرد و شخصیت او را به درستی به همگان معرفی کرد.


عمل به تکلیف، محور کارهای آوینی


بختیاری در بازگویی خاطره‌ای با شهید آوینی گفت: روزی در خرمشهر بودیم و من مدیر تولید کارهایش بودم. در سال 71 مدام در شهر می‌چرخیدیم تا با رزمندگانی که در دوره 45 روزه محاصره خرمشهر جنگیده بودند، مصاحبه کنیم. هیچ یک از آنها حاضر به گفت‌وگو نبودند و ما هم بسیار پیگیر بودیم و التماس می‌کردیم، تا اینکه در غروب به شهید آوینی گفتم رزمندگان نمی‌آیند چه اصراری به صحبت کردن دارید؟ که در جواب به من گفت: «اگه تو کل این عالم یه مادر شهید منو دعا کنه برام همین بسه.» او با این سخن به من نشان داد که من به تکلیفم عمل می‌کنم. در همان شب، به فرمانداری خرمشهر که استراحت‌گاهمان بود آمدیم. شهید آوینی که همیشه دائم‌الوضو و اهل نماز شب بود به محوطه‌ای باز رفت و پس از نماز شروع به نوشتن نریشن‌های «شهری در آسمان» کرد. شاید باورتان نشود از صبح آن روز دریچه همه چیز به ما باز شد و تمام افرادی که تا روز گذشته حاضر به صحبت نبودند جلوی دوربین آمدند. نمی‌دانم چه راز و نیازی کرد، البته نریشن‌های «شهری در آسمان» هم عجیب تاثیرگذار شد.


وی در بازگویی خاطره دیگری که کمتر در محافل آن را بازگو کرده گفت: روزی شهید آوینی در خیابان سمیه تصادفی را مشاهده می‌کند و به سرعت با اتومبیل شخصی، مجروح را به بیمارستان می‌برد. پلیسی که در بیمارستان مستقر بود وی را نمی‌شناخت و شهید آوینی را به عنوان کسی که با فرد مجروح تصادف کرده دستگیر می‌کند و آوینی به کلانتری خیابان فلسطین برده می‌شود. هر چه مرتضی آوینی می‌گوید و توضیح می‌دهد، حرف او را قبول نمی‌کنند تا اینکه بعد متوجه می‌شوند که او چه کسی است. بعدها حتی آوینی را به دادگاه نیز بردند و من وقتی از زبانش این اتفاق را شنیدم به مزاح گفتم مقصر خود شما هستید، اگر باز هم چنین اتفاقی بیفتد این کار را تکرار می‌کنید؟ که با حالت تعجب گفت بله، من رفتار انسانی را انجام دادم، آن مجروح اشتباه کرده است. این اتفاق نشان از دل نرم او بود که اثبات می‌کرد شهید آوینی همیشه به دنبال این بوده که مشکلات آدم‌ها را حل کند.







انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب